آرمان شهریاری ایران باستان

ولفگانگ کناوت، آرمان شهریاری ایران باستان از کِسِنفن تا فردوسی از روی آثار نویسندگان یونان و رم و ایران، ترجمه‌ی سیف‌الدین نجم‌آبادی، وزارت فرهنگ و هنر، ۲۵۳۵.

هدف از پژوهش آرمان شهریاری ایران باستان آن است که یکپارچگی آرمان شاهنشاهی ایران از زمان بنیادگذاری فرمانروایی جهانی پارسی به دست کورش بزرگ تا پایان شاهنشاهی ساسانیان را از روی منابع نشان دهد.

نویسنده، دکتر ولفگانگ کناوت، بر این باور است که دلبستگی نویسندگان یونان به آیین کشورداری ایران تنها از روی دانش‌خواهی و دانش‌دوستی نبود که آنان در جست‌وجوی نمونه‌ای بودند که از کاستیها و نارساییهای دموکراسی آتن و سختیها و زورگوییهای اسپارت به دور باشد که یونانیان این را در آیین کشورداری ایران یافته بودند.

کناوت می‌گوید که عناصر سازنده‌ی فلسفه‌ی یونانی در سیاست و کشورداری اندیشه‌های والای ایرانی بود و فیلسوفانی چون پیتاگوراس از باورهای زردشتی به خوبی آگاهی داشتند.

نویسنده می‌افزاید که شهریاران ایرانی در آموزشگاه درباری فرهیخته می‌شدند و این فرهیختاری هم به پرورش تن می‌پرداخت هم به جان. در پرورش تن اسب‌سواری، کشیدن کمان، تیراندازی، نیزه‌افکنی و شکار را می‌آموختند و در پرورش جان جوانمردی، رادی، مردمی، راستی، پایبندی به پیمان، دادگری، خویشتنداری و نگاهداشتن اندازه، بی‌نیازی و خرسندی، سپاسداری، توجه به آبادانی کشور و بخشندگی را.

دکتر کناوت کار بررسیهای خود را به نوشته‌های یونانی پایان نداده و شاید بشود گفت همه‌ی نوشته‌هایی که درباره‌ی ایران باستان به زبان لاتین، عربی، فارسی و زبانهای اروپایی (انگلیسی، فرانسه، آلمانی) نوشته شده بررسی کرده و از سراسر آنها به این برایند رسیده که رسالت پادشاه در هم آمیختن نیرو و مردمی با یکدیگر است.

آرمان شهریاری ایران باستان را از «این جا» بارگیری کنید.