جواد طباطبایی از اندیشمندان ایرانگرا و مشهور به «فیلسوف ایرانشهر» است. تاریخ اندیشهٔ سیاسی در ایران، زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران، خواجه نظامالملک طوسی و ابنخلدون و علوم اجتماعی از مهمترین آثار او به شمار میروند.
جواد طباطبایی متولد ۱۳۲۴ خورشیدی در تبریز بود. او تحصیلات عالی خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و برای مقاطع تکمیلی به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن دیپلم مطالعات عالی فلسفهی سیاسی گرفت. او پس از اخذ مدرک دکترای فلسفهی سیاسی، در سال ۶۳ به ایران بازگشت و استاد دانشگاه تهران و معاون پژوهشی دانشکدهی حقوق همان دانشگاه شد، اما به دلیل ملیگرا بودن از دانشگاه تهران اخراج شد. او همچنین از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ مشغول تدریس در مؤسسهی مطالعات سیاسی-اقتصادیِ «پرسش» بود.
جواد طباطبایی درست در سالهایی که کسانی چون عبدالکریم سروش در درون جمهوری اسلامی مشغول بسط و تبلیغ «روشنفکری دینی» بودند، شاخصترین اندیشمند درون کشور بود که در مقابل این نظریه، نظریهی ایرانشهری را مطرح کرد. او در روشنگری جوانانی که پس از انقلاب اسلامی به دنیا آمدند و زیر آوار تبلیغات ایدئولوژیک و تحریف فرهنگ و تاریخ ایران در دانشگاهها قرار داشتند، نقش ویژهای داشت.
جواد طباطبایی توضیح میداد که چگونه کل نظام سیاسی ایران در گذر تاریخ متأثر از فرهنگ ایران بوده است و این فرهنگ برآمده از همبستگی تبارهایی در ایرانِ فرهنگی بوده، در سرزمینی که متعلق به همهی ایرانیان است. او دربارهی اندیشیدن به تاریخ معاصر نیز معتقد بود که پیش از آشنایی ایرانیان با غرب و تحولات دنیای نو، وضعیت ایرانیان در چارچوب مفهوم انحطاط و زوال قابلفهم است و زوال تاریخ دارد؛ باید توضیح داد این زوال چگونه به وجود آمده و علل آن چه بوده است.
جواد طباطبایی اندیشیدن به این وضعیت را، که از نتایج آن تعطیلی عقل فلسفی بود، لازمهی امکان ایجاد بنیادهایی برای دنیای جدید ایران میدانست و میگفت بدون نظام فکری و مفاهیم هیچ بنایی پایدار نمیماند.
جواد طباطبایی معتقد بود «فهم ایران نیازمند نظریهای برای ایرانشهر (ایران تاریخی) و خارج از جهان واحد اسلامی است». همچنین بر آن بود که: «تداوم تاریخی ایران، از ایرانشهرِ دوران باستان تا ایران دورهی اسلامی، یکی از مهمترین ویژگیهای تاریخ این کشور است. فهم تاریخ کشوری که، بهرغم دگرگونهای بسیار، بیش از بیست و پنج سده تداوم پیدا کرده و توانسته است وحدت سرزمینی، فرهنگ ملّی و ویژگیهای تمدنی خود را حفظ کند، نیازمند مفاهیم و مقولاتی در تاریخنویسی است.»
جواد طباطبایی همچنین با اندیشهها و تئوریهای مبتنی بر تجزیهی سرزمینی ایران مخالف بود و در نقد تجزیهطلبان مطالب زیادی منتشر کرده است.
ابنخلدون و علوم اجتماعی: گفتار در شرایط امتناع؛ تاریخ اندیشهٔ سیاسی در ایران: ملاحظاتی در مبانی نظری، زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران: گفتار در مبانی نظری انحطاط ایران؛ خواجه نظامالملک طوسی: گفتار در تداوم فرهنگی ایران؛ ترجمهی تاریخ فلسفهٔ اسلامی اثر هانری کُربَن؛ ترجمهی فلسفهٔ ایرانی و فلسفهٔ تطبیقی هانری کربن؛ تأملی دربارهٔ ایران (سه جلد)؛ ملت، دولت و حکومت قانون: جُستار در بیان نص و سنت؛ سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی؛ تاریخ اندیشهٔ سیاسی جدید در اروپا؛ تأملی در ترجمهٔ متنهای اندیشهٔ سیاسی جدید: موردِ شهریارِ ماکیاولی؛ فلسفه و سیاست؛ مجموعهمقالات جواد طباطبایی؛ ترجمهی لنین و فلسفه و سه مقالهٔ دیگر در فلسفهٔ مارکسیستی اثر لوئی آلتوسر؛ ترجمهی یادداشتهایی دربارهٔ دیالکتیک ولادیمیر لنین و ترجمهی مسائل حاد کارگری و کمونیستی: پاسخ به جان لوئیس اثر لوئی آلتوسر از آثار او هستند.
طباطبانی از سال ۱۳۹۷ برای تکمیل پژوهشهای خود و درمان بیماری سرطان در آمریکا اقامت گزید و سرانجام در نهم اسفندماه ۱۴۰۱ برابر با ۲۸ فوریه ۲۰۲۳ به علت همین بیماری در بیمارستانی در کالیفرنیا درگذشت.